ایلیاایلیا، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

ایلیا کوچولو

بدون عنوان

سلام پسر گلم ا ز امروز مامان برات یه وبلاگ درست کرده و می خواد عکسای خوشکلت رو همراه با خاطراتت اینجا  ثبت کنه اول از عکسهایی که خیلی دوستشون دارم و میخوام برای اتاقت پوستر کنم شروع کنم         ...
10 اسفند 1390

لباس دخترونه

  ب عد از ظهر وقتی از خواب بیدار شدی آماده شدیم و رفتیم خونه مامان جون آخه خاله از مشهد اومده بود وقتی رسیدیم دیدم خاله داره برای یگانه لباس میدوزه لباس هم برای پرو آماده بود و یگانه هم خواب خاله هم لباس رو تن پسر گلم کرد تا پرو کنه منم دور بین رو برداشتم و شروع کردم عکس گرفتن از پسرم میخواه عکسات رو ببینی مامان جون                             داری به چی فکر میکنی خییییییییییییییلی ناز شدی     ...
10 اسفند 1390

سفر به همدان

این عکس رو قبل از خوردن صبحانه گرفتم خیلی بهت خوش گذشت و حسابی بازی کردی   قبل از اینکه بریم غار علیصدرحدود2 ساعت با امیر رضا ماشین سواری کردی این عکس رو هم داخل تله کابین گرفتم خیلی ذوق کرده بودی و برای اولین بار سوار تله کابین شده بودیم و همش می گفتی مامان ما رفتیم تو آسمون ...
10 اسفند 1390

محرم 89

سلام عشق مامان میخوام عکسهای روز عاشورا و تاسوعای سال 89 رو برات بزارم که مصادف با تولد 2 سالگیت بود .     ...
9 اسفند 1390

خاله قزی

ببخش مامانی منو ولی توی این عکس خیلی شبیه خاله قزی شدی     به خاطر اینکه خوشحالت کنم عکس خاله سوسکه رو هم برات می زارم   ...
7 اسفند 1390

دعای فرج

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد           بخوان دعای فرج را و ناامید مباش بهشت پاک اجابت هزار در دارد بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال مسافر دل ما نیت سفر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده غیب به ما نظر دارد اللهم عجل لولیک الفرج ...
4 اسفند 1390

زود خوب شو

الان که دارم مینویسم خیلی نگران حالت هستم آخه دو روزه تب داری و منم تحمل مریضی پسرم رو ندارم نمی دونی موقعی که مریض می شی  چقدر آرام و معصومی عزیز مامان زود خوب شو و بشو همون ایلیای پر شور و شر من
1 اسفند 1390
1